گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:لعل گلرنگت شکربار آمدست قسم من زان گل همه خار آمدست

❈۱❈
لعل گلرنگت شکربار آمدست قسم من زان گل همه خار آمدست
گو لبت بر من جهان بفروش ازانک صد جهان جانش خریدار آمدست
❈۲❈
پاره دل زانم که در دل دوختن نرگس تو پاره‌ای کار آمدست
دل نمی‌بینم مگر چون هر دلی در خم زلفت گرفتار آمدست
❈۳❈
پستهٔ شورت نمک دارد بسی زین سبب گویی جگر خوار آمدست
نی خطا گفتم ز شیرینی که هست پستهٔ شورت شکربار آمدست
❈۴❈
چشمهٔ نور است روی او ولیک آن دو لب یک دانه نار آمدست
زان شکر لب شور در عالم فتاد کان شکر لب تلخ گفتار آمدست
❈۵❈
چشمه نوشش که چشم سوز نیست درج لعل در شهوار آمدست
عاشقا روی چو ماه او نگر کافتابش عاشق زار آمدست
❈۶❈
دست بر سر پیش رویش آفتاب پای کوبان ذره کردار آمدست
بر همه عالم ستم کردست او با چنان رویی به بازار آمدست
❈۷❈
آری آری روشن است این همچو روز کان سیه گر چون ستمکار آمدست
خون جان ماست آن خون نی شفق گر سوی مغرب پدیدار آمدست
❈۸❈
آنچه در صد سال قسم خلق نیست بی رخ او قسم عطار آمدست

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۵

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

سید محسن
2020-05-23T23:21:38
درج لعل و در شهوار آمدست---درست است