عطار:ای عشق تو با وجود هم تنگ در راه تو کفر و دین به یک رنگ
❈۱❈
ای عشق تو با وجود هم تنگ
در راه تو کفر و دین به یک رنگ
بی روی تو کعبهها خرابات
بی نام تو نامها همه ننگ
❈۲❈
در عشق تو هر که نیست قلاش
دور است به صد هزار فرسنگ
قلاشان را درین ولایت
از دار همی کنند آونگ
❈۳❈
عشقت به ترازوی قیامت
دو کون نسخت نیم جو سنگ
قرابهٔ ننگ و شیشهٔ نام
افتاد و شکست بر سر سنگ
❈۴❈
زنار مغانه بر میان بند
وانگه به کلیسیا کن آهنگ
مردانه درآی کاندرین راه
نه بوی همی خرند و نه رنگ
❈۵❈
راهی است دراز و عمر کوتاه
باری است گران و مرکبی لنگ
کلی ز سر وجود برخیز
افتاده مباش بر در تنگ
❈۶❈
میدان به یقین که در دو عالم
در راه تو نیست جز تو خرسنگ
برخیز ز راه خود چو عطار
تا بازرهی ز صلح و از جنگ
کامنت ها