گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:صبح رخ از پرده نمود ای غلام چند کنی گفت و شنود ای غلام

❈۱❈
صبح رخ از پرده نمود ای غلام چند کنی گفت و شنود ای غلام
دیر شد آخر قدحی می بیار چند زنم بانگ که زود ای غلام
❈۲❈
درد خرابات مپیمای کم هین که بسی درد فزود ای غلام
در دلم آتش فکن از می که می آینهٔ دل بزدود ای غلام
❈۳❈
آتش تر ده به صبوحی که عمر می‌گذرد زود چو دود ای غلام
عمر تو چون اول افسانه‌ای هرچه همی بود نبود ای غلام
❈۴❈
روی زمین گر همه ملک تو شد در پی تو مرگ چه سود ای غلام
پشت بده زانکه بلایی دگر هر نفست روی نمود ای غلام
❈۵❈
گوشه‌نشین باش که چوگان چرخ گوی ز پیش تو ربود ای غلام
دانهٔ امید چه کاری که دهر دانهٔ ناکشته درود ای غلام
❈۶❈
صد قدح خونش بباید کشید هر که دمی خوش بغنود ای غلام
بر دل عطار فلک هر نفس صد در اندوه گشود ای غلام

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۵۶

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها