گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:از می عشق تو چنان مستم که ندانم که نیست یا هستم

❈۱❈
از می عشق تو چنان مستم که ندانم که نیست یا هستم
آتش عشق چون درآمد تنگ من ز خود رستم و درو جستم
❈۲❈
لاجرم هست نیستم، هیچم لاجرم عاقلی نیم، مستم
چند گویم ز خود که در ره عشق جرعه‌ای خوردم و ز خود رستم
❈۳❈
ننگ من از من است بی من من بر پریدم به دوست پیوستم
ساقیا درد درد در ده زود که به یک درد توبه بشکستم
❈۴❈
باز، خمخانه برگشادم در باز، زنار بر میان بستم
هرچه کردم به عمرهای دراز زان همه حسرت است در دستم
❈۵❈
ترک عطار گفتم و بی او دیده پر خون به گوشه بنشستم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۸۲

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها