گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:تا ز سر عشق سرگردان شدم غرقهٔ دریای بی پایان شدم

❈۱❈
تا ز سر عشق سرگردان شدم غرقهٔ دریای بی پایان شدم
چون دلم در آتش عشق اوفتاد مبتلای درد بی درمان شدم
❈۲❈
چون سر و کار مرا سامان نماند من ز حیرت بی سر و سامان شدم
عاشق صاحب جمالی شد دلم کز کمال حسن او حیران شدم
❈۳❈
تا بدیدم آفتاب روی او بر مثال ذره سرگردان شدم
چون نبودم مرد وصلش لاجرم مدتی غمخوارهٔ هجران شدم
❈۴❈
مدتی رنجی کشیدم در جهان جان و دل درباختم سلطان شدم
همچو مرغی نیم بسمل در فراق پر زدم بسیار تا بی جان شدم
❈۵❈
چون به جان فانی شدم در راه او در فتا شایستهٔ جانان شدم
چون بقای خود بدیدم در فنا آنچه می‌جستم به کلی آن شدم
❈۶❈
رستم از عار خود و با یار خود بی خود اندر پیرهن پنهان شدم
تا که عطار این سخن آزاد گفت بندهٔ او از میان جان شدم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۴۹۹

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها