گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:اگر برشمارم غم بیشمارم ندارند باور یکی از هزارم

❈۱❈
اگر برشمارم غم بیشمارم ندارند باور یکی از هزارم
نیاید در انگشت این غم شمردن مگر اشک می‌ریزم و می‌شمارم
❈۲❈
گر انگشت نتواند این غم به سر برد به سر می‌برد دیدهٔ اشکبارم
اگرچه فشاندم بسی اشک خونین مبر ظن که من اشک دیگر نبارم
❈۳❈
گرفتم ز خلق زمانه کناری فشاندم بسی اشک خون در کنارم
چو روی نگارم ز چشمم برون شد ز شوقش به خون روی خود می‌نگارم
❈۴❈
چه کاری بر آید ز دست من اکنون که شد کارم از دست و از دست کارم
مرا هست در دل بسی سر پنهان ندانم که هرگز شود آشکارم
❈۵❈
چو صاحب دلی اهل این سر ندیدم همه سر به مهرش به دل می‌سپارم
چه گویی که عطار عیسی دمم من چو زهره ندارم که یکدم برآرم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۲۵

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

نادر..
2018-02-23T06:19:59
چو روی نگارم ز چشمم برون شدز شوقش به خون روی خود می‌نگارم..