گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:از بس که چو شمع از غم تو زار بسوزم گویم نچنانم که دگربار بسوزم

❈۱❈
از بس که چو شمع از غم تو زار بسوزم گویم نچنانم که دگربار بسوزم
بیم است که از آه دل سوخته هر شب نه پردهٔ افلاک به یکبار بسوزم
❈۲❈
زان با من دلسوخته اندک به نسازی تا من ز غم عشق تو بسیار بسوزم
دانی که ز تر دامنی و خامی خود من چندان که بسوزم نه به هنجار بسوزم
❈۳❈
ترسم که اگر سوخته خواهند من خام در آتش عشق افتم و دشوار بسوزم
تا چند تنم پردهٔ پندار به خود بر وقت است که این پردهٔ پندار بسوزم
❈۴❈
ای ساقی جان جام می آور تو به پیشم تا خرقه براندزم و زنار بسوزم
آن به که به یک آتش دل وقت سحرگاه هرجا که حجابی است به یکبار بسوزم
❈۵❈
بوی جگر سوخته خواهی ز دم من در سوختگی تا که چو عطار بسوزم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۴۰

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها