گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:ای جان و جهان رویت پیدا نکنی دانم تا جان و جهانی را شیدا نکنی دانم

❈۱❈
ای جان و جهان رویت پیدا نکنی دانم تا جان و جهانی را شیدا نکنی دانم
پشت من یکتا دل از زلف دوتا کردی و آن زلف دوتا هرگز یکتا نکنی دانم
❈۲❈
گر جور کنی ور نی تا کار تو می‌ماند زین شیوه بسی افتد عمدا نکنی دانم
در غارت جان و دل در زلف و لبت بازی زیرا که چنین کاری تنها نکنی دانم
❈۳❈
چون عاشق غم‌کش را در خاک کنی پنهان بر خویش نظر آری پیدا نکنی دانم
گفتی کنم از بوسی روزی دهنت شیرین این خود به زبان گویی اما نکنی دانم
❈۴❈
اندر عوض بوسی گر جان و تنم بردی تا عاشق سودایی رسوا نکنی دانم
گفتی که شبی با تو دستی کنم اندر کش یارب چه دروغ است این با ما نکنی دانم
❈۵❈
گفتی که جفا کردم در حق تو ای عطار آخر همه کس داند کانها نکنی دانم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۴۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها