گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:بجز غم خوردن عشقت غمی دیگر نمی‌دانم که شادی در همه عالم ازین خوشتر نمی‌دانم

❈۱❈
بجز غم خوردن عشقت غمی دیگر نمی‌دانم که شادی در همه عالم ازین خوشتر نمی‌دانم
گر از عشقت برون آیم به ما و من فرو نایم ولیکن ما و من گفتن به عشقت در نمی‌دانم
❈۲❈
ز بس کاندر ره عشق تو از پای آمدم تا سر چنان بی پا و سرگشتم که پای از سر نمی‌دانم
به هر راهی که دانستم فرو رفتم به بوی تو کنون عاجز فرو ماندم رهی دیگر نمی‌دانم
❈۳❈
به هشیاری می از ساغر جدا کردن توانستم کنون از غایت مستی می از ساغر نمی‌دانم
به مسجد بتگر از بت باز می‌دانستم و اکنون درین خمخانهٔ رندان بت از بتگر نمی‌دانم
❈۴❈
چو شد محرم ز یک دریا همه نامی که دانستم درین دریای بی نامی دو نام‌آور نمی‌دانم
یکی را چون نمی‌دانم سه چون دانم که از مستی یکی راه و یکی رهرو یکی رهبر نمی‌دانم
❈۵❈
کسی کاندر نمکسار اوفتد گم گردد اندر وی من این دریای پر شور از نمک کمتر نمی‌دانم
دل عطار انگشتی سیه رو بود و این ساعت ز برق عشق آن دلبر به جز اخگر نمی‌دانم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۵۲

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

آقارضا ریاضی بیدختی
2015-01-23T12:55:54
با سلامدر بیت گر از عشقت برون آیم به ما و من فرو نایمولیکن ما و من گفتن به عشقت در نمی‌دانمدر بعضی چاپ ها "فرو نایم" به صورت "فرو تابم" ذکر شده است.در واقع در صورتی که کلمه فرونایم باشد یک نظر قطعی را بیان میکند که در آن از عشق برون آمدن موجب ضرر و زیانی نخواهد شد و معنی آن با بیت بعد جور نیست که ما و من گفتم را مناسب عشق نمی داند.درحالی که اگر" فروتابم " یا مرود آیم را بپذیریم به معنی متضرر شدن و از اوجی به زیر آمدن خواهد بود و با بیت بعد هم معنی تر:ولیکن ما و من گفتن به عشقت در( به عشق اندر ) نمی‌دانمنسخه مورد بررسی بنده چاپ انتشارات جاویدان در سال 1366 با حواشی و تعلیقات م.درویش است.
حسین
2016-12-21T15:58:45
بیت دلی کو بود همدردم...... جا افتاده لطفا تصحیح نمایید با تشکر
مجتبی
2016-06-08T03:19:26
سلام.مصرع دوم بیت ماقبل آخر قاعدتا باید چنین باشد:سگی کاندر نمکزار اوفتد... که اشاره ای است به حکم شرعی مبنی بر این که اگر سگ در نمکزار بمیرد تبدیل به نمک می شود وبااین استحاله حلال می گردد و خوردنش رواست.البته به نسخه ای خطی یا چاپی رجوع نکرده ام و این تصحیح استحسانی است.
احمد صحرایی
2014-09-01T09:53:19
سپاسگزارم از مدیریت سایت برای این کار بسیار زیبا و ارزنده شما. این سروده بسیار زیبا را نخستین بار از استاد شجریان شنیدم. باور بفرمایید به هیچ روی نمیدانستم که عطار چنین غزلهای زیبایی را سروده باشد. بر خود بایسته میدانم که در زودترین زمان دیوان غزل عطار را خریداری کنم. با آرزوی سربلندی برای شما
سروش
2014-07-26T05:38:57
به قول یکی از دوستان وقتی اشعار کهن رو با صدای استاد شجریان می شنویم معانی دیگری از همان اشعار قابل درک می شوند...
اشوان
2013-05-23T18:42:52
این شعر زیبای حکیم رو استاد شجریان در آلبوم رسوای دل به غایت زیبا اجرا کردند...مخالف سه گاه ِ بسیار ارزنده ای است...به دوستانی که این کار رو گوش نکردند پیشنهاد می کنم در اولین فرصت بشنوند و لذت ببرند...
پدرام
2021-01-17T10:47:29
وقتی شجریان یکی از بهترین آوازهای سه گاه خود را روی یکی از بهترین اشعار عطار می خواند شنونده حس وجد و سرخوشی عمیقی را تجریه می کند انگار که سال ها منتظر شنیدن چنین آواز سترگ و کم نظیری با شعری که گویی به مصاف همه عاشقانه های درخشان رفته است بوده ایم. این اجرا مربوط به سال 1375 است و این بهترین شعر عاشقانه ایست که از من عطار شنیده ام .
حسین متین
2017-07-24T19:58:11
این بیت جا افتادهدلی کاو بود همدردم، چنان گم گشت در دلبرکه بسیاری نظر کردم، دل از دلبر نمی‌دانم
مصطفی
2017-05-07T23:31:07
به نظرم متن کامل غزل این باشه:به جز غم خوردن عشقت غمی دیگر نمی‌دانمکه شادی در همه عالم از این خوشتر نمی‌دانم گر از عشقت برون آیم به ما و من فرو نایمولیکن ما و من گفتن به عشق اندر نمی‌دانم زبس کاندر ره عشقت ز پا می‌آمدم تا سرچنان بی پا و سر گشتم که پا و سر نمی‌دانم به هر راهی که دانستم فرو رفتم به بوی توکنون عاجز فرو ماندم ره دیگر نمی‌دانم به هشیاری می از ساغر توانستم جدا کردنکنون از غایت مستی می از ساغر نمی‌دانم به مسجد بتگر از بت باز می‌دانستم و اکنوندر این خمخانه‌ی رندان بت از بتگر نمی‌دانم دلی کو بود همدردم چنان گم گشت در دلبرکه بسیاری نظر کردم دل از دلبر نمی‌دانم چو محوم شد در این همه نامی که دانستمدر این دریای بی نامی دو نام آور نمی‌دانم یکی را چون نمی‌دانم همه چون دانم از مستی؟یکی رهرو یکی راه و یکی رهبر نمی‌دانم سگی کاندر نمکزار اوفتد گم گردد اندر ویمن این دریای پر شور از نمک کمتر نمی‌دانم دل عطار در گیتی سیه‌رو بود و این ساعتز برق عشق آن دلبر به جز اخگر نمی‌دانم
Rend Mast
2021-09-25T12:10:43.7966636
درود  این شعر توسط شهرام ناظری در مناجات نامه اواز بدون ساز خوانده است  
علی دولتشاهی
2022-06-21T02:07:32.4905456
سلام ممنون میشم دوستان معنای بیت دوم رو بفرمایند؟
فیروز رضایانی
2022-08-16T15:48:57.7809546
با سلام در حالیکه عشق تورا در دل دارم ،دیگر منیت در کار نیست. در فضای عشق تو ،منیت را درک نمی کنم.  
alex Murphy
2023-01-31T08:25:32.0464415
استاد فقید شجریان این غزل رو آلبوم رسوای دل خوانده اند