گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:ز تو گر یک نظر آید به جانم نباید این جهان و آن جهانم

❈۱❈
ز تو گر یک نظر آید به جانم نباید این جهان و آن جهانم
مرا آن یک نفس جاوید نه بس تو دانی دیگر و من می ندانم
❈۲❈
اگر گویی سرت خواهم بریدن ز شادی چون قلم بر سر دوانم
وگر گویی به لب جان خواهمت داد به لب آید بدین امید جانم
❈۳❈
اگر خاکی شد و گردیت آورد ز تو یک روز می‌باید امانم
که تا از اشک بنشانم من آن گرد همه بر خاک راهت خون فشانم
❈۴❈
کلاه چرخ بربایم اگر تو کمر سازی ز دلق و طیلسانم
چو بی روی تو عالم می نبینم در آن عزمم که در چشمت نشانم
❈۵❈
ولی ترسم که در خون سرشکم شوی غرقه من از تو دور مانم
تو هستی در میان جانم و من ز شوق روی تو جان بر میانم
❈۶❈
اگر من باشم و گرنه غمی نیست تو می‌باید که باشی جاودانم
که گر صد سود خواهم کرد بی تو نخواهد بود جز حاصل زیانم
❈۷❈
و گر در بند خویش آری مرا تو نخواهم کفر و دین در بند آنم
در ایمان گر نیابم از تو بویی یقین دانم که در کافرستانم
❈۸❈
وگر در کفر بویی یابم از تو ز ایمان نور بر گردون رسانم
تو تا دل برده‌ای جانا ز عطار به مهر توست جان مهربانم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۶۱

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها