گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:ما به عهد حسن تو ترک دل و جان گفته‌ایم با رخ و زلف تو شرح کفر و ایمان گفته‌ایم

❈۱❈
ما به عهد حسن تو ترک دل و جان گفته‌ایم با رخ و زلف تو شرح کفر و ایمان گفته‌ایم
یاد زلفت کرده‌ایم و نام زلفت برده‌ایم هم پریشان گشته‌ایم و هم پریشان گفته‌ایم
❈۲❈
تا تو جان از بس لطیفی در نیابد کس تو را ما تو را از استعارت در سخن جان گفته‌ایم
همچو من در عشقت ای جان ترک جان‌ها گفته‌اند
تا به جانبازان عالم وصف جانان گفته‌ایم
درد عشقت را چو درمانی نمی‌دیدیم ما درد را تسکین دل را عین درمان گفته‌ایم
❈۳❈
وصل و هجران با تو و از تو خیال عشق توست قرب و بعد خویشتن را وصل و هجران گفته‌ایم
چون سر و سامان حجاب راهت آمد در رهت از سر سر رفته‌ایم و ترک سامان گفته‌ایم
❈۴❈
با خیالت چون یکی محرم نمی‌دیدیم ما داستان عشق خود را تا به پایان گفته‌ایم
خویشتن را در میان قبض و بسط و صحو سکر گه گدا را خوانده‌ایم و گاه سلطان گفته‌ایم
❈۵❈
مرد وصلت نیست کس بشنو درین معنی که ما بس دلیل آورده‌ایم و چند برهان گفته‌ایم
گرچه عطاریم ما کاسرار راه عشق تو گاه پیدا کرده‌ایم و گاه پنهان گفته‌ایم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۸۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها