گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:دست در عشقت ز جان افشانده‌ایم و آستینی بر جهان افشانده‌ایم

❈۱❈
دست در عشقت ز جان افشانده‌ایم و آستینی بر جهان افشانده‌ایم
ای بسا خونا که در سودای تو از دو چشم خون‌فشان افشانده‌ایم
❈۲❈
وی بسا آتش که از دل در غمت از زمین تا آسمان افشانده‌ایم
تا دل از تر دامنی برداشتیم دامن از کون و مکان افشانده‌ایم
❈۳❈
دل گرانی کرد در کشتی عشق رخت دل در یک زمان افشانده‌ایم
چون نظر بر روی آن دلبر فتاد تن فرو دادیم و جان افشانده‌ایم
❈۴❈
هرچه در صد سال می‌کردیم جمع در دمی بر دلستان افشانده‌ایم
چون ز راه نیک و بد برخاستیم دل ز بار این و آن افشانده‌ایم
❈۵❈
چون دل عطار شد دریای عشق بس جواهر کز زبان افشانده‌ایم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۸۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها