گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:ما رند و مقامر و مباحی‌ایم انگشت نمای هر نواحی‌ایم

❈۱❈
ما رند و مقامر و مباحی‌ایم انگشت نمای هر نواحی‌ایم
خون خواره چو خاک جرعه از جامیم خون ریز ز دیده چون صراحی‌ایم
❈۲❈
هر چند که از گروه سلطانیم نه قلبی‌ایم و نه جناحی‌ایم
جانا ز شراب شوق تو هر دم بی صبح و صبوحی و صباحی‌ایم
❈۳❈
گر سوختگان تو مباحی‌اند بس سوخته‌ایم و بس مباحی‌ایم
ما فقر و صلاح کی خریم آخر چون خاک مقام بی‌صلاحی‌ایم
❈۴❈
در بتکده رند و لاابالی‌ایم در مصطبه مست لافلاحی‌ایم
کافور رباحی ار بود اصلی کافور نه کافری رباحی‌ایم
❈۵❈
تا در رسد این می تو ای عطار حالی ز بی می ملاحی‌ایم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۹۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها