گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:بس که جان در خاک این در سوختیم دل چو خون کردیم و در بر سوختیم

❈۱❈
بس که جان در خاک این در سوختیم دل چو خون کردیم و در بر سوختیم
در رهش با نیک و بد در ساختیم در غمش هم خشک و هم تر سوختیم
❈۲❈
سوز ما با عشق او قوت نداشت گرچه ما هر دم قوی‌تر سوختیم
چون بدو ره نی و بی او صبر نی مضطرب گشتیم و مضطر سوختیم
❈۳❈
چون ز جانان آتشی در جان فتاد جان خود چون عود مجمر سوختیم
چون ز دلبر طعم شکر یافتیم دل چو عود از طعم شکر سوختیم
❈۴❈
چون دل و جان پردهٔ این راه بود جان ز جانان دل ز دلبر سوختیم
مدت سی سال سودا پخته‌ایم مدت سی سال دیگر سوختیم
❈۵❈
عاقبت چون شمع رویش شعله زد راست چون پروانه‌ای پر سوختیم
پر چو سوخت آنگه درافکندیم خویش تا به‌کلی پای تا سر سوختیم
❈۶❈
خواه گو بنمای روی و خواه نه ما سپند روی او بر سوختیم
چون به یک جو می‌نیرزیدیم ما خرمن پندار یکسر سوختیم
❈۷❈
چون شکست اینجا قلم عطار را اعجمی گشتیم و دفتر سوختیم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۵۹۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها