گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:دردا که درین بادیه بسیار دویدیم در خود برسیدیم و بجایی نرسیدیم

❈۱❈
دردا که درین بادیه بسیار دویدیم در خود برسیدیم و بجایی نرسیدیم
بسیار درین بادیه شوریده برفتیم بسیار درین واقعه مردانه چخیدیم
❈۲❈
گه نعره‌زنان معتکف صومعه بودیم گه رقص‌کنان گوشهٔ خمار گزیدیم
کردیم همه کار ولی هیچ نکردیم دیدیم همه چیز ولی هیچ ندیدیم
❈۳❈
بر درج دل ماست یکی قفل گران سنگ در بند ازینیم که در بند کلیدیم
از خون رحم چون به گو خاک فتادیم از طفل مزاجی همه انگشت مزیدیم
❈۴❈
چون شیر ز انگشت براهیم برآمد انگشت مزیدان چه که انگشت گزیدیم
وامروز که بالغ شدگانیم به صورت یک پر بنماند ارچه به صد پر بپریدیم
❈۵❈
از دست فتادیم نه دیده نه چشیده زان باده که از جرعهٔ او بوی شنیدیم
چون هستی عطار درین راه حجاب است از هستی عطار به یکبار بریدیم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۰۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

حسین،۱
2018-07-26T18:36:55
بال عشقتا بوی خوش دوست ازین خاک شنیدیمبا بال و پر عشق به افلاک پریدیم تا از دم گرمش سخن مهر بر آمد هر حکم که در دور فلک بود خریدیمتوفان ملامت اگر از ابر فرو ریختچون شاخه ی بید از دم هر قطره خمیدیمدردانه لب لعل دل افروز چو بشکفتدر سینه به شادی ز سر شوق تپیدیمدر سایه ی مهرش صف اغیار شکستیمغیر از سخن عشق صدایی نشنیدیماز سرزنش خار به هرگوشه ی این دشتدامن به سراپرده ی گلزار کشیدیمتا رونق سرو است و گل و لاله و ریحاندر باغ رخ دوست ، چه گلها که نچیدیمآن قطره که از شوق به رخسار نشستهمائیم که چون گوهر شهوار چکیدیمگر نافه ی خوشبوی و اگر عطرگل سرخ بر دامن ما ریخت ، از آن یار بدیدیمتا زمزمه و نغمه ی مهر است به لبهاشبر غمزه ی دربانِ در ِ دوست مریدیمهرگز نشود شعر ” نیا “ قبله ی دلها تا جرعه ای از باده ی مهرش نچشیدیم
سفید
2023-06-30T23:34:49.8922853
  دردا که درین بادیه بسیار دویدیم...