گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:چون نیاید سر عشقت در بیان همچو طفلان مهر دارم بر زبان

❈۱❈
چون نیاید سر عشقت در بیان همچو طفلان مهر دارم بر زبان
چون عبارت محرم عشق تو نیست چون دهد نامحرم از پیشان نشان
❈۲❈
آنک ازو سگ می‌کند پهلو تهی دوستکانی چون خورد با پهلوان
چون زبان در عشق تو بر هیچ نیست لب فرو بستم قلم کردم زبان
❈۳❈
همچو مرغ نیم بسمل در رهت در میان خاک و خون گشتم نهان
دور از تو جان ز من گیرد کنار گر مرا بیرون نیاری زین میان
❈۴❈
دوش عشق تو درآمد نیم شب از رهی دزدیده یعنی راه جان
گفت صد دریا ز خون دل بیار تا در آشامم که مستم این زمان
❈۵❈
مرغ دل آوارهٔ دیرینه بود باز یافت از عشق حالی آشیان
در پرید و عشق را در بر گرفت عقل و جان را کارد آمد به استخوان
❈۶❈
عقل فانی گشت و جان معدوم شد عشق و دل ماندند با هم جاودان
عشق با دل گشت و دل با عشق شد زین عجب‌تر قصه نبود در جهان
❈۷❈
دیدن و دانستن اینجا باطل است بودن آن کار نه علم و بیان
چون بباشی فانی مطلق ز خویش هست مطلق گردی اندر لامکان
❈۸❈
جان و جانان هر دو نتوان یافتن گر همی جانانت باید جان‌فشان
تا کی ای عطار گویی راز عشق راز می‌گویی طلب کن رازدان

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۳۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

نادر..
2018-06-16T13:02:54
مرغ دل آوارهٔ دیرینه بود...
سید محسن
2023-01-30T18:40:16.6584386
بیت 13 مصرع دوم-----بودن ان کار نه علم و نه بیان------