گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:ترسا بچه‌ای ناگه چون دید عیان من صد چشمه ز چشم من بارید روان من

❈۱❈
ترسا بچه‌ای ناگه چون دید عیان من صد چشمه ز چشم من بارید روان من
دی زاهد دین بودم سجاده نشین بودم امروز چنان دیدم زنار میان من
❈۲❈
سجاده به می داده وز خرقه تبرایی نه کفر و نه ایمانی درمانده ز جان من
نه بنده نه آزادم نه مدت خود دانم این است کنون حاصل در بتکده جان من
❈۳❈
با دل گفتم ای دل زنهار مشو ترسا در حال دل خسته بشکست امان من
گفتم که منم ای جان در پرده مسیحایی صد قوم دگر دیدم سرگشته بسان من
❈۴❈
گویند عطاری را چونی تو ز ترسایی حقا که درون خود کفر است نهان من

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۶۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها