عطار:میل درکش روی آن دلبر ببین عقل گم کن نور آن جوهر ببین
❈۱❈
میل درکش روی آن دلبر ببین
عقل گم کن نور آن جوهر ببین
روح را در سر او حیران نگر
عقل را در کار او مضطر ببین
❈۲❈
در ره عشقش که سر گوی ره است
صد هزاران سرور بی سر ببین
جان مشتی عاشق دل سوخته
خوش نفس چون عود در مجمر ببین
❈۳❈
پیش شمع آفتاب روی او
عقل را پروانهٔ بیپر ببین
چند بینی آنچه آن ناید به کار
جوهری دل شو و گوهر ببین
❈۴❈
پس به نور آن گهر چندان که هست
ذرههای کون خشک و تر ببین
گر ندیدی آفتاب نور بخش
سحر عطار سخن گستر ببین
کامنت ها