گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:شمع رویت ختم زیبایی بس است عالمی پروانه سودایی بس است

❈۱❈
شمع رویت ختم زیبایی بس است عالمی پروانه سودایی بس است
چشم بر روی تو دارم از جهان گر سوی من چشم بگشایی بس است
❈۲❈
گرچه رویت کس سر مویی ندید گر سر موییم بنمایی بس است
من نمی‌دارم ز تو درمان طمع درد بر دردم گر افزایی بس است
❈۳❈
تا قیامت ذره‌ای اندوه تو مونس جانم به تنهایی بس است
گر توانایی ندارم در رهت زاد راهم ناتوانایی بس است
❈۴❈
گر ز عشقت عافیت می‌پرسدم عافیت چکنم که رسوایی بس است
دوش عشقش تاختن آورد و گفت از توام ای رند هرجایی بس است
❈۵❈
در قلندر چند قرائی کنی نقد جان در باز قرائی بس است
هست زنار نفاقت چار کرد گر مسلمانی ز ترسایی بس است
❈۶❈
ختم کن اسرار گفتن ای فرید چون بسی گفتی ز گویایی بس است

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۷

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

..
2019-04-23T19:19:36
درد بر درد...
vahid
2017-08-08T08:19:16
ختم کن اسرار گفتن ای فریدچون بسی گفتی ز گویایی بس استحضرت عطار چنان به درجه ای از عرفان میرسد که میگوید ختم کن اسرار گفتن ای فرید حضرت چنان به عشق معشوق گرفتار میشود که هیچ وصفی نمیتوان بیان کرد