عطار:ماییم دل بریده ز پیوند و ناز تو کوتاه کرده قصهٔ زلف دراز تو
❈۱❈
ماییم دل بریده ز پیوند و ناز تو
کوتاه کرده قصهٔ زلف دراز تو
تا ترکتاز هندوی زلف تو دیدهام
زنگی دلم ز شادی بی ترکتاز تو
❈۲❈
هرگز نساخت در ره عشاق پردهای
کان راست بود ترک کج پرده ساز تو
سر در نشیب ماندهام از غم چو مست عشق
از شوق زلف عنبری سرفراز تو
❈۳❈
گر بود پیش قامت تو سرو در نماز
آزاد شد ز قامت تو در نماز تو
خطت که آفتاب رخت را روان بود
زان خط محقق است که شد نسخ ناز تو
❈۴❈
نی نی که هست خط تو سرسبز طوطیی
پرورده است از شکر دلنواز تو
شهباز حسن تو چو ز خط یافت پر و بال
طوطی گرفت غاشیهٔ دلنواز تو
❈۵❈
هر روز احتراز تو بیش است سوی من
از حد گذشت شوق من و احتراز تو
از بس که هست در ره سودای تو طلسم
واقف نگشت هیچکس از گنج راز تو
❈۶❈
چون از کسی حقیقت رویت طلب کنم
چون کس نبود محرم کوی مجاز تو
سر باز زن چو شمع به گازی فرید را
گر سر دمی چو شمع بتابد ز گاز تو
کامنت ها