گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:هر زمان شوری دگر دارم ز تو هر نفس دل خسته‌تر دارم ز تو

❈۱❈
هر زمان شوری دگر دارم ز تو هر نفس دل خسته‌تر دارم ز تو
بر بساط عشق تو هر دو جهان می ببازم تا خبر دارم ز تو
❈۲❈
خاک بر فرقم اگر جز خون دل هیچ آبی بر جگر دارم ز تو
چون ندارم هیچ آبی بر جگر پس چگونه چشم تر دارم ز تو
❈۳❈
نه که چشم من تر است از خون دل زانکه دل خون تا به سر دارم ز تو
این دل یکتای من شد تو به تو هر تویی عشق دگر دارم ز تو
❈۴❈
نی خطا گفتم که در دل توی نیست هم توی تویی اگر دارم ز تو
گفته بودی دل ز من بردار و رو دل چو خون شد من چه بردارم ز تو
❈۵❈
هر شبی چون شمع بی‌صبح رخت سوز و تفی تا سحر دارم ز تو
چون برآید صبح همچون آفتاب زرد رویی در بدر دارم ز تو
❈۶❈
همچو چنگی هر رگی در پرده‌ای سوی دردی راه بر دارم ز تو
همچو نی دل پر خروش و تن نزار جزو جزوم نوحه‌گر دارم ز تو
❈۷❈
ماه رویا کار من از دست شد تا کی آخر دست بردارم ز تو
کوه غم برگیر از جانم از آنک دست با غم در کمر دارم ز تو
❈۸❈
خیز ای عطار و سر در عشق باز تا کی آخر دردسر دارم ز تو

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۸۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها