گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:برخاست شوری در جهان از زلف شورانگیز تو بس خون که از دلها بریخت آن غمزهٔ خون‌ریز تو

❈۱❈
برخاست شوری در جهان از زلف شورانگیز تو بس خون که از دلها بریخت آن غمزهٔ خون‌ریز تو
ای زلفت از نیرنگ و فن کرده مرا بی خویشتن شد خون چشمم چشمه زن از چشم رنگ آمیز تو
در راه تو از سرکشان نی یاد مانده نی نشان
چون کس نماند اندر جهان تا کی بود خون‌ریز تو
❈۲❈
شد بی تو ای شمع چگل دیوانگی بر من سجل از حد گذشت ای جان و دل درد من و پرهیز تو
آنها که مردان رهند از شوق تو جان می‌دهند شیران همه گردن نهند از بیم دست آویز تو
❈۳❈
از شوق روی چون مهت گردن کشان درگهت چون مرغ بسمل در رهت مست از خط نوخیز تو
بی روی تو ای دل گسل درماندهٔ پایی به گل عطار شد شوریده دل از چشم شورانگیز تو

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۸۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

امیر
2021-03-27T01:00:55
عجب دردی داره این شعر