گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:ای غذای جان مستم نام تو چشم عقلم روشن از انعام تو

❈۱❈
ای غذای جان مستم نام تو چشم عقلم روشن از انعام تو
عقل من دیوانه جانم مست شد تا چشیدم جرعه‌ای از جام تو
❈۲❈
شش جهت از روی من شد همچو زر تا بدیدم سیم هفت اندام تو
حلقهٔ زلف توام دامی نهاد تا به حلق آویختم در دام تو
❈۳❈
دشنهٔ چشمت اگر خونم بریخت جان من آسوده از دشنام تو
گفته بودی کز توام بگرفت دل جان بده تا خط کشم در نام تو
❈۴❈
منتظر بنشسته‌ام تا در رسد از پی جان خواستن پیغام تو
وعده دادی بوسه‌ای و تن زدی تا شدم بی صبر و بی آرام تو
❈۵❈
وام داری بوسه‌ای و از تو من بیشتر دل بسته‌ام در وام تو
وام نگذاری و گویی بکشمت از تقاضاهای بی هنگام تو
❈۶❈
بوسه در کامت نگه‌دار و مده گر بدین بر خواهد آمد کام تو
کی چو شمعی سوختی عطار دل گر نبودی همچو شمعی خام تو

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۶۸۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

نسترن
2015-08-16T22:25:34
شعر از جناب عطار است یا حضرت مولانا؟؟
محسن موسوی زاده
2020-04-15T20:53:33
این شعر از عطار است زیرا اگر مولانا دیدار هم با عطار داشته خردسال بوده است
آرمین
2021-03-16T15:56:04
زنده باد مولای عشق، عطار بزرگ!
IRANHOLZ
2022-05-25T17:23:47.9453251
در ابتدای گلهای جاویدان شماره 154 گوینده دو بیت از این غزل زیبا را به این شرح خوانده است: ای شراب جان مستم نام تو چشم عقلم روشن از انعام تو منتطر بنشسته ام تا در رسد از پی جان خواستن پیغام تو