عطار:ای دو عالم یک فروغ از روی تو هشت جنت خاکبوس کوی تو
❈۱❈
ای دو عالم یک فروغ از روی تو
هشت جنت خاکبوس کوی تو
هر دو عالم را درین چاه حدوث
تا ابد حبلالمتین یک موی تو
❈۲❈
هر دو عالم گرچه عالی اوفتاد
یک سر موی است پیش روی تو
در رهت تا حشر دو سرگشتهاند
روز رومی و شب هندوی تو
❈۳❈
بس که بر پهلو بگردید آفتاب
تا شود یک ذره همزانوی تو
پس برفت و دید و روی آن ندید
کو نهد از بیم گامی سوی تو
❈۴❈
آفتاب آخر چه سنجد چون دو کون
ذره است آنجا که آید روی تو
چون شکستی چرخ گردان را کمان
کی تواند گشت همبازوی تو
❈۵❈
جان خود از اندیشهٔ تو محو گشت
چون شود اندیشه همپهلوی تو
حقهٔ گردون چرا پر لولوی است
از فروغ حقهٔ لولوی تو
❈۶❈
صد هزاران جادوان را صف شکست
یک مژه از نرگس جادوی تو
همچو ابروی تواش چشمی رسید
چشم هر که افتاد بر ابروی تو
❈۷❈
شعر بس نیکو از آن گوید فرید
کو بسوخت از روی بس نیکوی تو
کامنت ها