گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:جانا منم ز مستی سر در جهان نهاده چون شمع آتش تو بر فرق جان نهاده

❈۱❈
جانا منم ز مستی سر در جهان نهاده چون شمع آتش تو بر فرق جان نهاده
تو همچو آفتابی تابنده از همه سو من همچو ذره پیشت جان در میان نهاده
❈۲❈
من چون طلسم و افسون بیرون گنج مانده تو در میان جانم گنجی نهان نهاده
گر یک گهر از آن گنج آید پدید بر من بینی مرا ز شادی سر در جهان نهاده
❈۳❈
داغ غم تو دارم لیکن چگونه گویم مهری بدین عظیمی بر سر زبان نهاده
از روی همچو ماهت بر گیر آستینی سر چند دارم آخر بر آستان نهاده
❈۴❈
عطار را چو عشقت نقد یقین عطا داد این ساعت است و جانی دل بر عیان نهاده

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۷۱۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

..
2019-11-30T18:43:34
داغ غم تو دارملیکن چگونه گویم..