گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:ای یک کرشمهٔ تو صد خون حلال کرده روی چو آفتابت ختم جمال کرده

❈۱❈
ای یک کرشمهٔ تو صد خون حلال کرده روی چو آفتابت ختم جمال کرده
نیکوییی که هرگز نی روز دید نی شب هر سال ماه رویت با ماه و سال کرده
❈۲❈
خورشید طلعت تو ناگه فکنده عکسی اجسام خیره گشته ارواح حال کرده
ماهی که قاف تا قاف از عکس اوست روشن چون روی تو بدیده پشتی چو دال کرده
❈۳❈
اول چو بدرهٔ سیم از نور بدر بوده وآخر ز شرم رویت خود را هلال کرده
یک غمزهٔ ضعیفت صد سرکش قوی را هم دست خوش گرفته هم پایمال کرده
❈۴❈
روی تو مهر و مه را در زیر پر گرفته با هر یکی به خوبی صد پر و بال کرده
زلف تو چون به شبرنگ آفاق در نوشته خورشید بر کمینه عزم زوال کرده
❈۵❈
دل را شده پریشان حالی و روزگاری تا از کمند زلفت مویی خیال کرده
چون مرغ دل ز زلفت خسته برون ز در شد چندین مراغه در خون زان خط و خال کرده
❈۶❈
با آنکه بوی وصلت نه دل شنید و نه جان ما و دلی و جانی وقت وصال کرده
گویاترین کسی را کو تیزبین‌تر آمد خط تو چشم بسته خال تو لال کرده
❈۷❈
شعر فرید کرده شرح لب تو شیرین تا او به وصف چشمت سحر حلال کرده

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۷۲۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها