عطار:مورچهٔ قیرفام بر قمر آوردهای هندوی طوطی طعام بر شکر آوردهای
❈۱❈
مورچهٔ قیرفام بر قمر آوردهای
هندوی طوطی طعام بر شکر آوردهای
سر نبرم از غمت زانکه تو از سرکشی
با سر زلفین خویش سر به سر آوردهای
❈۲❈
بی سر و پای توام گرچه به جان خواستن
ای دل و جان رهی دردسر آوردهای
جان و دلم سوخته است از طمع خام تو
تا تو مرا باز خود از چه برآوردهای
❈۳❈
زلف چو زنجیر تو حلقه به گوشم بکرد
حلقهٔ زنجیر خود چون به درآوردهای
پشت کمان شدم قدم تا تو به تیر مژه
جان و دلم چون هدف در نظر آوردهای
❈۴❈
خاطر عطار ریخت گوهر معنی به نطق
تا تو کنارش ز چشم پر گهر آوردهای
کامنت ها