گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:جانا دلم ببردی در قعر جان نشستی من بر کنار رفتم تو در میان نشستی

❈۱❈
جانا دلم ببردی در قعر جان نشستی من بر کنار رفتم تو در میان نشستی
گر جان ز من ربودی الحمدلله ای جان چون تو بجای جانم بر جای جان نشستی
❈۲❈
گرچه تو را نبینم بی تو جهان نبینم یعنی تو نور چشمی در چشم از آن نشستی
چون خواستی که عاشق در خون دل بگردد در خون دل نشاندی در لامکان نشستی
❈۳❈
من چون به خون نگردم از شوق تو چو تنها در زیر خدر عزت چندان نهان نشستی
گفتی مرا چو جویی در جان خویش یابی چون جویمت که در جان بس بی نشان نشستی
❈۴❈
برخاست ز امتحانت یکبارگی دل من من خود کیم که با من در امتحان نشستی
تا من تو را بدیدم دیگر جهان ندیدم گم شد جهان ز چشمم تا در جهان نشستی
❈۵❈
عطار عاشق از تو زین بیش صبر نکند نبود روا که چندین بی عاشقان نشستی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۷۵۶

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

..
2019-04-30T17:56:00
تو نور نور چشمی....
محسن جهان
2022-03-03T11:49:33.5366421
تفسیر ابیات ۶ الی ۸. جناب عطار خطاب به پروردگار می‌فرماید: به من گفتی اگر طالب من هستی مرا در جان و روح خودت بیاب. و از زمانیکه در جستجوی تو در درون خود هستم تو را بی نشان یافتم. به یکباره دل من در این امتحان سوال می‌کند که، من کیستم که تو مرا مورد آزمایش قرار دادی (در حالیکه من در وجود ذات لایزال تو ذوب شده‌ام).لحظه‌ای که به وصال تو نائل شدم، تمامی کائنات از نظرم محو شد. و بجای آن تو در  نظرم نشستی.
سید محسن
2023-05-15T16:58:17.8288616
در بیت نهم -----عطار عاشق از تو زین بیش صبر ندارد---پیشنهاد می شود