عطار:با خط سرسبز بیرون آمدی آفت دلهای پرخون آمدی
❈۱❈
با خط سرسبز بیرون آمدی
آفت دلهای پرخون آمدی
تا خط آوردی به خون عاشقان
چست از بهر شبیخون آمدی
❈۲❈
در درون دل درآیی یک زمان
شبروی را چونکه بیرون آمدی
چون کمین گیرم که بر خورشید و ماه
در کمال حسن افزون آمدی
❈۳❈
دوش در جوش آمدم در نیم شب
در برم با جام گلگون آمدی
در گرفتی شمع و در دادی شراب
راستی را چست موزون آمدی
❈۴❈
سرو بودی کز چمن برخاستی
ماه بودی تو ز گردون آمدی
کس نداند کور بادا چشم بد
کان زمان در چشم ما چون آمدی
❈۵❈
در میان حلقه با زنجیر زلف
در خور عطار مجنون آمدی
کامنت ها