گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:دوش سرمست به وقت سحری می‌شدم تا به بر سیم‌بری

❈۱❈
دوش سرمست به وقت سحری می‌شدم تا به بر سیم‌بری
تیز کرده سر دندان که مگر بربایم ز لب او شکری
❈۲❈
چون ربودم شکری از لب او بنشستم به امید دگری
جگرم سوخت که از لعل لبش شکری می نرسد بی جگری
❈۳❈
گاهگاهی شکری می‌دهدم بر سر پای روان در گذری
زین چنین بوسه چه در کیسه کنم وای از غصهٔ بیدادگری
❈۴❈
زان همه تنگ شکر کو راهست از قضا قسم من آمد قدری
تا خبر یافته‌ام از شکرش نیست از هستی خویشم خبری
❈۵❈
کارم از دست شد و کار مرا نیست چون دایره پایی و سری
وقت نامد که شوم جملهٔ عمر همچو نی با شکری در کمری
❈۶❈
ماه‌رویا دل عطار بسوخت مکن و در دل او کن نظری

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۷۸۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها