گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:خاک کوی توام تو می‌دانی خاک در روی من چه افشانی

❈۱❈
خاک کوی توام تو می‌دانی خاک در روی من چه افشانی
سر نگردانم از ره تو دمی گر به خون صد رهم بگردانی
❈۲❈
با چو من کس که ناتوان توام بتوان کرد هرچه بتوانی
گر به خونم درافکنی ز درت بر نگیرم ز خاک پیشانی
❈۳❈
سر مهر غم تو در دل من راز عشقت بس است پنهانی
گر به رویم نظر کنی نفسی همه از روی من فرو خوانی
❈۴❈
من ز درمان به جان شدم بیزار جان من درد توست می‌دانی
گر مرا درد تو نخواهد بود سر بگردانم از مسلمانی
❈۵❈
هیچ درمان مرا مکن هرگز که نیم جز به درد ارزانی
گفته بودی که دل ز تو ببرم که ز دلداری و پریشانی
❈۶❈
نتوانی که دل ز من ببری دل چگونه بری چو درمانی
من ز عطار جان بخواهم برد برهد از هزار حیرانی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۸۰۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها