گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:چارهٔ کار من آن زمان که توانی گر بکنی راضیم چنان که توانی

❈۱❈
چارهٔ کار من آن زمان که توانی گر بکنی راضیم چنان که توانی
داد طلب کردم از تو داد ندادی گر ندهی داد می‌ستان که توانی
❈۲❈
گفته بدی من ندانم و نتوانم داد تو دادن یقین بدان که توانی
گر به سر زلف دل ز من بربودی باز ده از لب هزار جان که توانی
❈۳❈
دل چه بود خود که جان اگر طلبی تو حکم کنی بر همه جهان که توانی
ماه رخا پرده ز آفتاب برانداز وین همه فتنه فرو نشان که توانی
❈۴❈
جملهٔ آزادگان روی زمین را بنده کن از چشم دلستان که توانی
جملهٔ دل مردگان منزل غم را زنده کن از لعل درفشان که توانی
❈۵❈
یک شکر از لعل تو اگر بربایم عذر بخواهی به هر زبان که توانی
گر ز تو عطار خواست بوس و کناری هیچ منه داو در میان که توانی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۸۱۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها