عطار:گه به دندان در عدن شکنی گه به مژگان صف ختن شکنی
❈۱❈
گه به دندان در عدن شکنی
گه به مژگان صف ختن شکنی
گه لب همچو لاله بگشایی
روز بازار یاسمن شکنی
❈۲❈
گه رخ همچو ماه بنمایی
رونق برگ نسترن شکنی
هر گلی را که زینت چمن است
ز سر طعنه در چمن شکنی
❈۳❈
دل ربایی عالم جان را
طرهٔ مشک بر سمن شکنی
زلف برهم زنی و توبهٔ ما
همه زان زلف پر شکن شکنی
❈۴❈
پشت گرمی ز تیر غمزه از آنک
همه در روی و جان من شکنی
قصهٔ جادوان رهزن را
زان دو جادوی راهزن شکنی
❈۵❈
گر نسازی ز ناز با عطار
قیمت او و خویشتن شکنی
کامنت ها