گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:به وادییی که درو گوی راه سر بینی به هر دمی که زنی ماتمی دگر بینی

❈۱❈
به وادییی که درو گوی راه سر بینی به هر دمی که زنی ماتمی دگر بینی
ز هرچه می‌دهدت روزگار عمر بهست ولی چه سود که آن نیز بر گذر بینی
❈۲❈
ز دولتی به چه نازی که تا که چشم زنی اثر نبینی ازو در جهان اگر بینی
مساز قبهٔ زرین که تیز شمشیر است سزای قبهٔ زرین که بر سپر بینی
❈۳❈
اگر سلوک کنی صد هزار قرن هنوز چو مرد رهگذری جمله رهگذر بینی
چو هر چه هست همه اصل خویش می‌جویند ز شوق جملهٔ ذرات در سفر بینی
❈۴❈
چو کل اصل جهان از یک اصل خاسته‌اند سزد که کل جهان را به یک نظر بینی
مکن ز نفس تکبر تو چشم باز گشای که تا همه شکم خاک سیم و زر بینی
❈۵❈
به باد بر زبر خاک گنجه چند کنی که تا که رنجه شوی خاک بر زبر بینی
چگونه پای نهی در خزانه‌ای که درو به هر سویی که روی صد هزار سر بینی
❈۶❈
نه لحظه‌ای ز همه خفتگان خبر شنوی نه ذره‌ای ز همه رفتگان اثر بینی
ز بس که خون جگر می‌فروخورد به زمین زمین ز خون جگر بسته چون جگر بینی
❈۷❈
اگر جهان همه از پس کنی نمی‌دانم که در جهان ز دریغا چه بیشتر بینی
درین مصیبت و سرگشتگی محال بود که در زمانه چو عطار نوحه‌گر بینی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۸۲۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

نادر..
2018-05-29T08:40:24
ز شوق، جملهٔ ذرات در سفر....
سید محسن
2023-05-18T21:24:39.2702165
درود بر ادیبان--مفهوم مصرع اول بیت سیزدهم برای من مفهوم نیست---اگر جهان همه از پس کنی نمی دانم---چیست؟