گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:ترسا بچه‌ای دیشب در غایت ترسایی دیدم به در دیری چون بت که بیارایی

❈۱❈
ترسا بچه‌ای دیشب در غایت ترسایی دیدم به در دیری چون بت که بیارایی
زنار کمر کرده وز دیر برون جسته طرف کله اشکسته از شوخی و رعنایی
❈۲❈
چون چشم و لبش دیدم صد گونه بگردیدم ترسا بچه چون دیدم بی توش و توانایی
آمد بر من سرمست زنار و می اندر دست اندر بر من بنشست گفتا اگر از مایی
❈۳❈
امشب بر ما باشی تاج سر ما باشی ما از تو بیاساییم وز ما تو بیاسایی
از جان کنمت خدمت بی منت و بی علت دارم ز تو صد منت کامشب بر ما آیی
❈۴❈
رفتم به در دیرش خوردم ز می عشقش در حال دلم دریافت راهی ز هویدایی
عطار ز عشق او سرگشته و حیران شد در دیر مقیمی شد دین داد به ترسایی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۸۴۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها