گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:چون روی بود بدان نکویی نازش برود به هرچه گویی

❈۱❈
چون روی بود بدان نکویی نازش برود به هرچه گویی
رویی که ز شرم او درافتاد خورشید فلک به زرد رویی
❈۲❈
چون در خور او نمی‌توان شد بر بوی وصال او چه پویی
خون می‌خور و پشت دست می‌خای گر در ره درد مرد اویی
❈۳❈
جانان به تو باز ننگرد راست تا دست ز جان و دل نشویی
تو ره نبری تو تا تویی تو تا کی تو تویی تویی و تویی
❈۴❈
چیزی که ازو خبر نداری گم ناشده از تو چند جویی
گر گویندت چه گم شد از تو ای غره به خویشتن چه گویی
❈۵❈
باری بنشین گزاف کم‌گوی بندیش که در چه آرزویی
عطار کجا رسی به سلطان زیرا که کم از سگان کویی

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۸۵۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها