گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:بت ترسای من مست شبانه است چه شور است این کزان بت در زمانه است

❈۱❈
بت ترسای من مست شبانه است چه شور است این کزان بت در زمانه است
سر زلفش نگر کاندر دو عالم ز هر موییش جویی خون روانه است
❈۲❈
دل من صاف دین در راه او باخت که این دل مست دردی مغانه است
چو عقلم مات شد بر نطع عشقش چه بازم چون نه بازی و نه خانه است
❈۳❈
دل بیمار را در عشق آن بت شفا از نعره‌های عاشقانه است
درآمد دوش و گفت ای غرهٔ خود دلت غمگین و نفست شادمانه است
❈۴❈
به بوی دانه مرغت مانده در دام چه مرغی آنکه عرشش آشیانه است
بدو گفتند چون در دام ماندی بخور دانه که غم خوردن فسانه است
❈۵❈
به زاری مرغ گفتا ای عزیزان به دام اندر که را پروای دانه است
کز آنگاهی که خورد آن دانه آدم به دام افتاده سر بر آستانه است
❈۶❈
عزیزا کار تو بس مشکل افتاد چه گویم چون زبانم پر زبانه است
ببین کایینهٔ کونین عالم جمال بی نشانی را نشانه است
❈۷❈
نگاهی می‌کند در آینه یار که او خود عاشق خود جاودانه است
به خود می‌بازد از خود عشق با خود خیال آب و گل در ره بهانه است
❈۸❈
اگر احول نباشی زود ببینی که کلی هر دو عالم یک یگانه است
تو هرجایی از آن می بازمانی که راهی دور و بحری بی‌کرانه است
❈۹❈
بر آن ایوان کز اینجا رفت این حرف دو عالم همچو نقش آسمان است
دل عطار از روز ازل باز ز صاف عشق مخمور شبانه است

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۹۳

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

نادر..
2018-01-15T00:57:22
چه گویم چون زبانم پر زبانه است..
نادر..
2017-11-16T17:52:46
به خود می‌بازد از خود عشق با خود..که او خود عاشق خود جاودانه است...