گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:بره دربود مجنونی نشسته که می‌رفتند قومی یک دو رسته

❈۱❈
بره دربود مجنونی نشسته که می‌رفتند قومی یک دو رسته
مگر آن قوم دنیاوار بودند که غرق جامه و دستار بودند
❈۲❈
ز رعنائی و کبر و نحوت و جاه چو کبکان می‌خرامیدند در راه
چو آن دیوانهٔ بی خان و بی مان بدید آن خیلِ خود بین را خرامان
❈۳❈
کشید از ننگ سر در جیب آنگاه که تا زان غافلان خالی شد آن راه
چو بگذشتند سر بر کرد از جیب یکی پرسید ازو کای مردِ بی عیب
❈۴❈
چرا چون روی رعنایان بدیدی شدی آشفته و سر درکشیدی
چنین گفت او که سر را درکشیدم ز بس باد بروت اینجا که دیدم
❈۵❈
که ترسیدم که برباید مرا باد چو بگذشتند سر بر کردم آزاد
ولی چون گندِ رعنایان شنیدم شدم بی طاقت و سر درکشیدم
❈۶❈
چو هفت اعضات رعنائی گرفتست جهانی از تو رسوائی گرفتست
کسانی کین صفت از خویش بردند بدنیا کار عقبی پیش بردند

فایل صوتی الهی نامه (۱۹) حکایت مرد مجنون و رعنایان

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

زهره نامدار
2017-01-22T22:40:07
در بیت سوم مصرع اول کلمه نحوت نادرست است؛ نخوت باید باشد.