گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:یکی پرسید از مجنون که چونی که بس بیچارهٔ و بس زبونی

❈۱❈
یکی پرسید از مجنون که چونی که بس بیچارهٔ و بس زبونی
چنین گفت او که هستم من خری پیر بدن سوراخ از بار گلوگیر
❈۲❈
تنم گرچه نزار و ناتوانست همه روزی همه بارش گرانست
وگر آسایشی را بعدِ صد غم ز پشتش جامه برگیرند یک دم
❈۳❈
هزاران خرمگس آید گزنده همه در ریشِ او نیش اوفکنده
که گویم کاش این بیچاره هرگز ندیدی از چنین آسایشی عز
❈۴❈
اگر باشی تو کار افتادهٔ راه چنین کارت بسی افتد باِکراه
چو کار افتادگی نبود بغایت ترا بس خنده آید زین حکایت
❈۵❈
چو مشغولی بناز و کامرانی تو کار افتادگی را می‌ندانی
کسی باید مرا افتاده در کار بروزی ماتم خود کرده صد بار
❈۶❈
بحق زنده شده وز خویش مرده نه از پس ماندگان کز پیش مرده
تو تا عاشق نگردی نیک جانباز نیابی سرِّ کار افتادگان باز
❈۷❈
کسی کو در میان ناز ماندست ز جان بازانِ عاشق باز ماندست

فایل صوتی الهی نامه (۲۳) حکایت مجنون

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها