گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:نظر کردم آنگهی در سوی منصور پس آنگه گفت با او شیخ پرنور

❈۱❈
نظر کردم آنگهی در سوی منصور پس آنگه گفت با او شیخ پرنور
که ای سلطان همی دانیم رازت در اینجا گاه کام بی نیازت
❈۲❈
حقیقت بیش از آنی مانده آنیم که از سر حقیقت ما عیانیم
تو میدانی مرا اسرار ما را ریاضت یافتستم در بقا را
❈۳❈
فنا گردان مرا مانند خودهان که دل بگرفتم از اسرار و برهان
یکی حرفست آنجا آن توداری حقیقت بیشکی جانان تو داری
❈۴❈
تو داری دید جانان اندر اینجا تو هم دیدی ز دید خویش ما را
تو داری دید جانان اندرین راه تو هم هستی ز دید خویش آگاه
❈۵❈
ترا اینجا بقا بخشیدهام من ترا این درها بخشیدهام من
تو میدانی سر اسرار ما را ریاضت یافتستم در بقا را
❈۶❈
فناگردان مرا مانند خود هان که دل بگرفتم از اسرار و برهان
یکی حرف است آنجا آن تو داری حقیقت بیشکی جانان تو داری
❈۷❈
توداری دید جانان اندراینجا توهم دیدی ز دید خویش ما را
تو میدانی وصول من در اینجا حقیقت بین تو جای من در اینجا
❈۸❈
چه چون تو می بدانی من چه گویم دوای درد من اینجا بجویم

فایل صوتی هیلاج نامه بخش ۶۵ - در نموداری شیخ کبیر با منصور

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها