عطار:که بسیاری طلب کردم نمودار که باشد تا بدانم سرّ اسرار
❈۱❈
که بسیاری طلب کردم نمودار
که باشد تا بدانم سرّ اسرار
در این اندیشه بودم سالها من
بسی معلوم کردم حالها من
❈۲❈
طلبکردم درون دل بسی سال
که تا یابم مگر از دیده احوال
درون دل بسی رفتم سرانجام
نظر کردم حقیقت مندر این جام
❈۳❈
درون پرده دل راز دیدم
دو آئینه در آنجا باز دیدم
یکی گوهر میان هر دو درحال
نظر کردم بدیدم روی فی الحال
❈۴❈
از آن آئینه در آن سوی دیگر
میان هردو پیدا بود گوهر
درون هر یکی یک جوهری بود
که جوهر در دو آئینه یکی بود
❈۵❈
یکی جوهر بد از دریای وحدت
که اینجا آمده در عین قربت
چو آن جوهر بدیدم گم شدم من
مثال قطره در قلزم شدم من
❈۶❈
در آن جوهر نظر بگماشتم من
نمود او عدم پنداشتم من
سراب از دور همچون آب دیدم
بمردم تشنه چون آنجا رسیدم
❈۷❈
یکی را دیدم اینجا جوهر دل
دو تابنده بُد هفت اختر دل
یکی جوهر بُد الاّ آمده باز
گرفته در درون انجام و آغاز
❈۸❈
یکی جوهر بُد از دریا گرفته
وجود جمله در غوغا گرفته
یکی جوهر نظر کن لامکانی
ز پیدائی خود اندر نهانی
کامنت ها