عطار:خطاب آمد که آدم چندگوئی درون بنموده رویم چند جوئی
❈۱❈
خطاب آمد که آدم چندگوئی
درون بنموده رویم چند جوئی
بگو تا چند گوئی در بهشتم
که من تخم شما اینجا بِکِشتم
❈۲❈
ز حدّ بگذشت اکنون گفت اینجا
زمانی گوش کن بشنفت اینجا
منم آدم در اینجا رخ نموده
گره از کار عالم برگشوده
❈۳❈
منم آدم جمال من تو دریاب
درون خانه شادانم تو دریاب
کنون دلدار اینجا گشت حاصل
بدیدار نبی اینجای واصل
❈۴❈
کنون دلدارت اینجا آفریده
در این جنّت برایت آفریده
جمال ما است از راز نهانی
که پیدا کردهام عین عیانی
❈۵❈
جمال ماست خوش بنگر تو ما را
که من پیدا بکردستم نکو را
از آن تست آدم شاد دل باش
در این سر بی حجاب آب و گل باش
❈۶❈
از آن تست آدم باز بین راز
توئی تست در انجام و آغاز
از آن تست او و تو از اوئی
چو او خوب و دلارا و نکوئی
❈۷❈
از آن تست او داد تو بودست
که اینجا گه ز وصفم رو نمودست
از آن تست او در عین تحقیق
بهشت رایگان دادیم و توفیق
❈۸❈
تو از وی بازدان دلدار با ما
که از تو آمدست اعیان در اینجا
درون خانه و بنگر تو این دم
خوش افتادست حوّا نیز آدم
❈۹❈
ولی اینجاترا عقدیست پنهان
که بندم من در اینجا من باعیان
به ده صلوات ای آدم بصد بار
بروی مصطفی آن فخر ابرار
❈۱۰❈
به ده صلوات حوّا شد قبولت
که از صلوات بینی تو اصولت
به ده صلوات و عین جاودان شو
بصورت برتر از کون و مکان شو
❈۱۱❈
به ده صلوات ای آدم در این دم
بروح مصطفی کو هست خاتم
به ده صلوات را از بهر کابین
که حوّا یافت این اسرار و تمکین
کامنت ها