گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:فغان برداشت آن مسکین مکّار که زنهار، الا مان ای شاه، زنهار

❈۱❈
فغان برداشت آن مسکین مکّار که زنهار، الا مان ای شاه، زنهار
بجان زنهار ده تا بازگویم که چون زنهار دادی راز گویم
❈۲❈
شه زنهار ده، زنهار دادش دو گوش، آنگه سوی گفتار دادش
بدی میخواست گلرخ را از آن کار خود او ماند ای عجب در زیر این بار
❈۳❈
چه نیکو گفت خشم آلود سرهنگ که گر چاهی کنی زیرش مکن تنگ
روا باشد، که چون در راه افتی سراسیمه شوی در چاه افتی
❈۴❈
زبان بگشاد و مکر خویش برگفت کژی ننمود، و کم تا بیش برگفت
شه او را گفت: ای شوم جفا کار چرا گشتی بدینسان ناوفادار
❈۵❈
بزد القصّه بسیارش بزاری فگند آنگاه در چاهش بخواری
چو شاه آگاه شد از درد خسرو بدرد خسروش دل گشت پس رو
❈۶❈
پدر، دردپسر، چون بیند آخر دلش زیر و زبر، چون بیند آخر
بخسرو گفت صبری پیش‌ آور مکش خود را و دل با خویش آور
❈۷❈
که تا من چارهیی سازم هم امروز نشانی جویم از ماه دل افروز
نویسم نامهیی سوی سپاهان شوم گل را از آن اقلیم خواهان
❈۸❈
اگر نفرستد آن گل را بر ما دمار از وی برآرد لشگر ما

فایل صوتی خسرونامه بخش ۴۷ - بازگفتن حُسنا مكر خود با خسرو

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها