عطار:جهان معرفت دریای عرفان امیرالمؤمنین عثمان عفّان
❈۱❈
جهان معرفت دریای عرفان
امیرالمؤمنین عثمان عفّان
حیابحریست کورا پاو سر نیست
ولی دروی به جز عثمان گهر نیست
❈۲❈
کسی در صحبت قرآن همیشه
حیا چون نبودش پیوسته پیشه
دلش در علم و تقوی عالمی پاک
نبی را و ُنبی را همدمی پاک
❈۳❈
نکویی با پیمبر بی عدد کرد
بسی در ساعة العسرش مدد کرد
بدامادی پیمبر بر گزیدش
مکن ردّش چو پیغمبر گزیدش
❈۴❈
چو او مقبول قرآن و رسولست
ترا گر نیست مغزت بر فضولست
چنان آن گوهر پاکش صفا داشت
که در دریای قرآن آشنا داشت
❈۵❈
دل پاکش چو جان پاک در باخت
بپاکی با کلام پاک در ساخت
بهر حرفی که از قرآن بخواندی
ز سرّش صدورق از جان بخواندی
❈۶❈
ولی تا یک ورق از جان گرفتی
جهانی علم از جانان گرفتی
بمعنی حرف او بودی جهانی
ز کاف و نون ترا این بس نشانی
❈۷❈
جهانی چون زهر حرفی درون داشت
ببین تا وسعت جان چند و چون داشت
ز یک یک نقطهٔ قرآن چنان بود
که نقطه نقطه چشمش خون فشان بود
❈۸❈
ز هر نقطه که در اسرار میگشت
بگرد نقطه چون پرگار میگشت
چو عثمان کرد آن بنیاد آغاز
ثواب جمله میگردد بدو باز
کامنت ها