عطار:سپهر معرفت خورشید انور امیرالمؤمنین کرّار صفدر
❈۱❈
سپهر معرفت خورشید انور
امیرالمؤمنین کرّار صفدر
امام مطلق ارباب بینش
بدانش آفتاب آفرینش
❈۲❈
چو او شیر حق آمد داغ حق داشت
بمردی و جوانمردی سبق داشت
اسد چون خانهٔ خورشید باشد
علی کالشمس ازو جاوید باشد
❈۳❈
چو اصل اهل بیت افتاد حیدر
بلی بایست شهر علم رادر
چو شهر علم دین پیغمبر آمد
اگر بابیست آن را حیدر آمد
❈۴❈
چو بیت آفتاب ذوالجلالست
گرش شیر خدا خوانی حلالست
چنین گفت او که در دین حق تعالی
مرادادست در علم آن کمالی
❈۵❈
که گردرباء بسم اللّه ز اسرار
کنم تضیف بیش از ده شتروار
بهر حرف از کلام صانع پاک
کنم هر دم هزاران معنی ادراک
❈۶❈
چو دنیا را طلاقی داد جانش
مگر انگشتری ماند از آنش
خداوندش یکی سایل فرستاد
که آمد در نمازش پیش، استاد
❈۷❈
که در دین تو دنیا بند جانست
تو میدانی که این خاتم از آنست
چو شد زین سرّ عالی سرفراز او
بسایل داد خاتم در نماز او
❈۸❈
نمازش را چو خاتم در نگنجید
بجز حق ذرّهیی هم درنگنجید
نمازش چون حضوری معتبر داشت
کی از پیکان برون کردن خبر داشت
❈۹❈
کسی کو در حقیقت تشنه جانست
که کلّی سیر از کار جهانست
اگر آبیش میباید که جان خورد
ز دست ساقی کوثر توان خورد
❈۱۰❈
عزیزی کو دو چشم راه بین داشت
سه روح ازچاریار راستین داشت
ترا از زهر بدعت گر گزندست
همین تریاق اربع سودمندست
کامنت ها