گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:من ولای تو بجان کردم قبول زانکه هستی این زمان نور رسول

❈۱❈
من ولای تو بجان کردم قبول زانکه هستی این زمان نور رسول
چون عمر راند این معانی بر زبان من ندارم از تو این معنی نهان
❈۲❈
گفت بادت این مبارک بوالحسن که شدی مولای جمله مرد و زن
چون عمر بوبکر هم اقرار کرد روسیه شد هر که او انکار کرد
❈۳❈
باطن ایمان ما را روح از اوست باطن انسان همه مفتوح از اوست
ریخت پیغمبر بگوش جمله در از محبت جملگی گشتند پر
❈۴❈
هر که او اقرار کرد ایمان ببرد هر که کرد انکار او خود جان نبرد
تو بغفلت عمر خود ضایع مکن مشنو ازمنکر در این معنی سخن
❈۵❈
زانکه انکار از خدا دورت کند وز طریق مصطفی کورت کند
باولی اقرار ننمودن که چه بر طریق کافران بودن که چه
❈۶❈
پی نبردی خود براه راست تو زانکه در معنی نداری هیچ بو
در دل دانا ز معنی گنج شد در دل نادان معانی رنج شد
❈۷❈
خلقها در رنج گنج‌اند اونهان گنج دارم من بعین تو عیان
گنجها از گنج او آورده‌ام واندر آن یک جوهری پرورده‌ام
❈۸❈
من کلید آن ز مظهر ساختم باب آن از مهر حیدر ساختم
هست شهرستان علم مصطفی تو بمظهر کن در آخر التجا
❈۹❈
گر نمی‌دانی تو شهر و باب را باب، حیدر دان وشهرش مصطفی

فایل صوتی مظهرالعجایب بخش ۴۰ - بخ بخ لک یا اباالحسن اصبحت مولای و مولا کل مؤمن و مؤمنة

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها