عطار:آن امیری کو بود در راه حق برده از کلّ خلایق او سبق
❈۱❈
آن امیری کو بود در راه حق
برده از کلّ خلایق او سبق
خوانده او علم لدنی را تمام
بوده او در علم معنی با نظام
❈۲❈
گفت چون حق را بدیدم در یقین
گشت کشف من همه اسرار دین
چونکه علمت یافت حق را در عیان
دان که حق با تست در معنی نهان
❈۳❈
گر ببیند آنچه من هم دیدهام
یکسره و بیش و نه کم دیدهام
سرّ غیبی بر دلم گشته عیان
گرچه هست از دیدهٔ هر کس نهان
❈۴❈
از نهان و آشکارا حاضرم
بر زمین و آسمانها ناظرم
چون بدیدم حق نبینم هیچ غیر
غیر را در این معانی نیست سیر
❈۵❈
من بباطن دیدهام حق را یقین
دیده بگشا و بمن حق را ببین
من بعین عین خود حق بین شدم
ز آن باهل بغی اندر کین شدم
❈۶❈
هرکه از فرمان من سر تافته
او وجود خویش بی سر یافته
هرکه با حق راست رفت ایمان برد
ورنه از شمشیر من کی جان برد
❈۷❈
داده حق بر من بقدرت ذوالفقار
تاکشم از جان بیدینان دمار
من بغیر از حق نبینم هیچ چیز
زآنکه او بخشیده ما را این تمیز
❈۸❈
هرچه حق گفته است من آن کردهام
غیر حق را جمله ویران کردهام
ای برادر راه حق چون شاه رو
زآنکه او در راه حق بُد پیش رو
❈۹❈
رو چو او دین محمّد را بگیر
تا شود روز پسینت دستگیر
کامنت ها