عطار:در خصومت آمدند و در جفا دو مرقع پوش در دار القضا
❈۱❈
در خصومت آمدند و در جفا
دو مرقع پوش در دار القضا
قاضی ایشان را به کنجی برد باز
گفت صوفی خوش نباشد جنگساز
❈۲❈
جامهٔ تسلیم در بر کردهاید
این خصومت از چه در سر کردهاید
گر شما هستید اهل جنگ و کین
این لباس از سر براندازید هین
❈۳❈
ور شما این جامه را اهل آمدید
در خصومت از سر جهل آمدید
من که قاضیام نه مرد معنوی
زین مرقع شرم میدارم قوی
❈۴❈
هر دو را بر فرق مقنع داشتن
به بود زین سان مرقع داشتن
چون تو نه مردی نه زن در کار عشق
کی توانی کرد حل اسرار عشق
❈۵❈
گر به سر راه عشقی مبتلا
برفکن برگستوانی از بلا
گر بدعوی عزم این میدان کنی
سر دهی بر باد و ترک جان کنی
❈۶❈
سر به دعوی بیش ازین مفر از تو
تا به رسوایی نمانی باز تو
کامنت ها