گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:دردمندی پیش شبلی می‌گریست شیخ پرسیدش که این گریه ز چیست

❈۱❈
دردمندی پیش شبلی می‌گریست شیخ پرسیدش که این گریه ز چیست
گفت شیخا دوستی بود آن من از جمالش تازه بودی جان من
❈۲❈
دی بمرد و من بمردم از غمش شد جهان بر من سیاه از ماتمش
شیخ گفتا چون دلت بی‌خویش ازینست این چه غم باشد، سزایت بیش از ینست
❈۳❈
دوستی دیگر گزین ای یار تو کو نمیرد تا نمیری زار تو
دوستی کز مرگ نقصان آورد دوستی او غم جان آورد
❈۴❈
هرک شد در عشق صورت مبتلا هم از آن صورت فتد در صد بلا
زودش آن صورت شود بیرون ز دست و او از آن حیرت کند در خون نشست

فایل صوتی منطق‌الطیر حکایت دردمندی که از مرگ دوستش پیش شبلی گریه میکرد

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

جلیل بحرانی فرد
2015-12-29T18:43:51
سلاممن قبلا سطر چهارم را به این صورت شنیده بودمشیخ گفتا شد دلت بی خویش از این؟ خود نمی باشد سزایت بیش از این.مصرع دوم سطر ششم هم :دوستی او هم غم جان آورد.ممنون