گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:گفت آن دیوانهٔ تن برهنه در میاه راه می‌شد گرسنه

❈۱❈
گفت آن دیوانهٔ تن برهنه در میاه راه می‌شد گرسنه
بود بارانی و سرمایی شگرف تر شد آن سرگشته از باران و برف
❈۲❈
نه نهفتی بودش و نه خانه‌ای عاقبت می‌رفت تا ویرانه‌ای
چون نهاد از راه در ویرانه گام بر سرش آمد همی خشتی ز بام
❈۳❈
سر شکستش خون روان شد همچو جوی مرد سوی آسمان برکرد روی
گفت تا کی کوس سلطانی زدن زین نکوتر خشت نتوانی زدن

فایل صوتی منطق‌الطیر حکایت دیوانه‌ای که از سرما به ویرانه‌ای پناه برد و خشتی بر سرش خورد

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

امیر
2013-01-27T07:08:18
در مصراع دوم بیت اول احتمالا "میان" صحیح باشد.